85/12/22
11:27 ع
گاهی اوقات وقتی از سیره اهل بیت ، از کراماتشون، از فضائلشون صحبت میکنم، بعضی ها می گن خوب اونا معصوم بودن.
توجه به زندگی عالمان و دلدادگان الهی که معصوم هم نبودند از این بعد قابل توجه هست:
تجلی محبت الهی در تحمل بندگان خدا ، سید محمدسعید حبوبی
روزى آخوند ملا حسینقلى همدانى در وسط درس چندبار پشت سرهم این جمله را تکرار کرد:
آفرین سیّد محمّدسعید، آفرین سیّد محمّدسعید!
همه حاضران مجلس از شنیدن این سخن تعجب کرده و با بهت و حیرت به یکدیگر نگاه کردند که این چه سخنى است که استاد در وسط درس بدون زمینه بر زبان جارى کرد؟!
بعداً که از سیّد محمّدسعید حَبُّوبى سؤال کردند که تو در آن روز کجا بودى و چه مىکردى؟! او پاسخ داد:
آن ساعت من در قایق نشسته بودم و از کوفه به کربلا مىآمدم. در قایق در کنار من مرد عربى خوابیده و سرش را بر شانه من گذاشته بود. او خرخر مىکرد و آب دهانش به روى من مىریخت، ولى من دلم نیامد که او را بیدار کنم و آن وضعیت نفرتآور را تا مقصد تحمل کردم و آن مرد عرب را از خواب بیدار ننمودم.»
سخن آخوند علاوه بر اینکه حکایت از دید باطنى این ولىّ خدا دارد، حلم و بردبارى آیةاللَّه حَبُّوبى را نیز مورد تشویق و تقدیر قرار داده است.
به نام خدا. طلبه ام. چندین ساله که کارهای پژوهشی انجام می دم. دو کتاب درباره شیخ محمد عبده و شیخ محمدجواد مغنیه و کتاب مأخذشناسی پیشگیری از جرم، چهل حدیث گلهای آفرینش و حدود 30 مقاله نتیجه فعالیتهای پژوهشی ام می باشد.